در اوایل دوران جنگ سرد، کشورهای غربی به ویژه آمریکا در صدد مشروع جلوه دادن این جزیره برآمدند به طوری که این جزیره را تا سال ۱۹۷۱ به عضویت شورای امنیت سازمان ملل متحد درآوردند اما آن سال از سازمان مزبور اخراج و کرسی تایوان به دولت چین واگذار شد.
یکی از نگرانی ها و دغدغه های غرب به ویژه آمریکا، قدرت یابی روزافزون چین است که از نگاه ناظران در آینده ای نه چندان دور به قدرت برتر جهان تبدیل خواهد شد. عبور چین از سیاست تک فرزندی به دو فرزندی و در نهایت به سه فرزندی، این کشور را از لحاظ جمعیتی در جایگاه یک جهان قرار داده است. جمعیت بالغ بر یک میلیارد ۴۰۰ میلیون نفری چین، بیش از چهار برابر جمعیت ایالات متحده با جمعیتی حدود ۳۳۰ میلیون نفر است.
رئیس مجلس نمایندگان آمریکا علی رغم اعتراض ها و هشدارهای مقامات چین شامگاه سه شنبه یازدهم مردادماه وارد جزیره تایوان شد که به گفته مقامات چین، سفر او تحریک آمیز، ناقض سیاست «چین واحد» و مغایر با تعهدات صریح آمریکا در قبال روابط با چین است.
در راستای سیاست اعلانی، «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین روز پنج شنبه ششم مرداد در گفت وگوی دو ساعته با «جو بایدن» همتای آمریکایی، تاکید کرد: «کسانی که با آتش بازی می کنند، با آن نابود خواهند شد.»

در مجموع اگرچه آمریکا سال ها پیش اصل چین واحد را امضا کرده است اما همچنان گوشه چشمی به این جزیره دارد و می خواهد از آن به عنوان کارتی برای فشار بر پکن استفاده کند؛ به ویژه اینکه در دوره ترامپ رییس جمهوری پیشین آمریکا این وضعیت تشدید شد و تنش ها میان دو کشور بر سر ارتباط واشنگتن با تایوان افزایش یافت. تاکنون آمریکا نیز با فروش تسلیحات مورد نیاز تایوان، امنیت و تمامیت ارضی چین را مورد تعرض قرارداده است.
چین از ۱۹۷۸ اهرم های متنوع سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی را در راستای الحاق مجدد جزیره به کار گرفته است. الحاق هنگ کنگ و ماکائو به چین، به ترتیب در ۱۹۹۷و ۱۹۹۹، رهبران پکن را نسبت به الحاق تایوان نیز امیدوارتر کرده است. البته به جز ۲۱ کشور عمدتاً آفریقایی و آمریکای لاتین، بقیه کشورهای جهان از به رسمیت شناختن این جزیره خودداری کرده اند.

میانه فروردین ماه ۱۴۰۱، وزارت دفاع آمریکا از تدارک این کشور برای فروش احتمالی مهمات، ارائه خدمات آموزشی و دیگر خدمات مرتبط با سامانه پدافند هوایی پاتریوت به تایوان خبر داد و اعلام کرد که «وزارت خارجه آمریکا با قرارداد فروش به ارزش ۹۵ میلیون دلار در این زمینه موافقت کرد.»
بسیاری از ناظران بر این باورند که از منظر نظامی نیز چین تا سال ۲۰۴۹ به یک قدرت نظامی در سطح جهان تبدیل خواهد شد.
در مقابل، تایوان نیز در برخی رخدادهای بین المللی به حمایت از آمریکا و غرب روی آورده که در جریان بحران پنج ماهه اوکراین شاهد آن هستیم. حدود سه هفته پس از آغاز جنگ اوکراین، تایوان به طور رسمی اعلام کرد که در نظر دارد کمک های مردمی بیشتری را که برای پناهجویان اوکراینی جمع آوری شده است، به کی یف اهدا کند و در کنار کشورهای غربی، تحریم هایی را علیه روسیه وضع کرد.
از آن زمان، تایوان در پی قطعنامه ۲۷۵۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به خاطر مناقشه بر سر حاکمیت ملی خود، دیگر عضو سازمان ملل متحد نیست و از اینکه نشان های ملی چون نام ملی، سرود ملی و پرچم آنکه نماینده دولت بودن تایوان باشد را در رخدادهای بین المللی مورد استفاده قرار دهد یا آنها را به نمایش بگذارد، منع شد.
باور عمومی بر این است که چین در حال حاضر بیش از هر کشوری - به جز ایالات متحده- برای نیروهای مسلح خود هزینه می کند.
راهبرد متناقض و تنش زای آمریکا در قبال مساله چین-تایوان
با توجه به قدرت یابی روزافزون چین و در مقابل، افول هژمونی آمریکا، کاخ سفید نسبت به تداوم این روند هراس دارد. در حالی که مولفه های قدرت در چین مثبت و از گام های رو به جلو حکایت می کند اما تورم در آمریکا رکورد ۴۰ سال اخیر را شکسته و در حوزه سیاست خارجی نیز ناکامی در ائتلاف سازی خاورمیانه ای، شکست در عراق، فرار از افغانستان، درگیر شدن در بحران فرسایشی اوکراین از افول هژمونی ایالات متحده حکایت دارد. بنابراین از نگاه مقامات آمریکا، درگیر کردن پکن در یک موضوع تنش زا همچون تایوان، کارآمدترین سازوکار مهار چین است که سفر پلوسی به این جزیره را می توان در این راستا ارزیابی کرد.